عباس عبدي تحليلگر سياسي در روزنامه اعتمادنوشت:
اين احتمال وجود دارد كه اصولگرايان خواننده اين يادداشت تعبير و برداشت متفاوتي از آنچه بنده در ذهن دارم بنمايند و گمان كنند كه چون راه درستي را در پيش گرفتهاند، راهي كه گمان ميكنند به پيروزي آنان ختم خواهد شد، بنده يا امثال من بخواهند آنان را از اين راه درست منحرف كنند ولي واقعيت برخلاف اين است. اجازه دهيد ابتدا مساله را طرح كنم.
به نظر ميرسد از همان زمان كه حضور احمدينژاد با منع رهبري نظام مواجه شد، اميد اين بخش از جريان اصولگرايي به بازگشت وي از ميان رفت ولي راه ديگري را پيش گرفتهاند. به جاي اسم او، رسم او را پيشه كردهاند؛ و گمان دارند با دامن زدن به مشكلات اقتصادي يا توزيع خودروهاي آرد و احياناً وعدههاي سرخرمن دادن و ٥ برابر كردن يارانهها ميتوانند پيروز انتخابات شوند. اگر احمدينژاد چنين وعدههايي ميداد مبتني بر درآمدهاي بزرگ نفتي بود كه سالانه سر به صد ميليارد دلار ميزد، ولي الان همه اين وعدهها پوچ و توخالي خواهد بود. فارغ از اين نكته رفتار اين گروه از اصولگرايان از دو حال خارج نيست، يا پيشه كردن اين رسم موجب پيروزي ميشود يا با شكست همراه خواهد شد. در صورت شكست مصداق سرشكستگي چوب و پياز خواهد بود كه چگونه يك نيروي سياسي با تمام توان خود وارد چنين ميداني شود و در نهايت شكست بخورد؟
فرض كنيم اقتصاد و فقر مساله اصلي است. در اين صورت تكيه بر سياست توزيع كالا از منابع عمومي، شكست بعدي است كه به مراتب از شكست اول بدتر است. كمترين انتظار اين است كه سياستگذاران انتخاباتي، حداقل به سه ماه بعد از انتخابات هم فكر كنند. سياست در ٢٩ ارديبهشت سال ١٣٩٦ به پايان نميرسد. ٢٩ ارديبهشت امسال خط پايان نيست، بلكه خط آغاز است. بهتر است آن قدر انرژي و منابع خود را مصرف نكنيم كه پس از آن ياراي رفتن نداشته باشيم.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 24,آوریل,2025